دین و اندیشه

هر ملتی از دانش‌های جدید عقب بماند،دچار استعمار خواهد شد

به گزارش خبرنگار مهر کتاب «ره نامه»، مجموعه ۴۰ جلدی منتشرشده توسط انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)، است که به موضوعات گوناگونی می‌پردازد و درواقع حاصل بیانات در موقعیت‌های مختلف است. علی رضا بیابان نورد سروستانی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، نگاهی تألیف گونه به جلد اول این مجموعه که با عنوان ره نامه :۱ ویژه جوان داشته است که در ادامه بخش دوم آن را می‌خوانید:

جوانان به عنوان شکل دهنده حرکت عظیم ملّی و موتور محرکه کشور و سازندگان و مدیران و کارگزاران کشور در آینده هستند و در هرکجا می‌بایست با پاکی و پارسایی و دین داری و تقوا، نیروی جوانی خود را به کارگیرند. از یک جوان انتظار می‌رود در عین پاکی، پارسایی، دینداری، بانشاط، پرشور، اهل ابتکار و خلاق بوده و از هرگونه تنبلی بپرهیزد. تقوا و خویشتن داری را سرلوحه‌ی کار خودش قرار داده و در مسیر تکامل خود، خانواده، محیط و کشورش از نیروی عظیم جوانی بهره جوید و در دوره‌ها و اقتضائات کشور مثل جنگ، سازندگی، میدان علم و پیشرفت و… تمام استعدادهای خود را به کار گیرد.

اخلاقیات و گرایش‌ها

اخلاق دارای اهمیتی حتی بیش از عمل است و باید تلاش شود ارزش‌های معنوی از قبیل اخلاص، ایثار و توکل در خود و جامعه پرورش پیدا کند. فضیلت‌های اخلاقی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و سایر خلقیات به همراه معنویت جهت دهنده به همه ی حرکت‌ها و فعالیت‌های فردی و اجتماعی است و از نیازهای اصلی جامعه است.

در جامعه‌ای که تحول اخلاقی به معنای آراستگی به فضائل و زیبایی‌های اخلاقی اتفاق بیفتد، جامعه به بهشت و گلستان تبدیل می‌شود. از این رو هدف مهم پس از تشکیل نظام عادلانه و استوار عدالت اجتماعی و حکومت اسلامی تخلق به اخلاق حسنه است و این تعالی و تکامل معنوی و روحی را به ارمغان می‌آورد و از مراحل انسان کامل است و این تا جایی است که پیامبر اسلام (ص) می‌فرمایند اساس ماهیت بعثت من همین اخلاق است.

دنیای امروز دچار خلاء معنویت و اخلاق است و معنویت قرن‌ها است رو به افول بوده است؛ اما انقلاب اسلامی با زنده کردن دوباره اسلام آمده است تا نظم و ترتیب جدیدی را درست کند. انقلاب با ترسیم آرمان‌های عالی ای نظیر آزادی و عدالت برای گام برداشتن به سوی حیات طیبه تلاش کرده است و در این میان اولین فرضیه جوان و دانشجو، آرمان خواهی است و این آرمان خواهی نقطه مقابل محافظه‌کاری بوده و در کنار واقعیت قرار می‌گیرد و معنی آن شناخت درست واقعیات و استفاده از واقعیات مثبت و مبارزه با واقعیات سلبی و منفی است و از مهم‌ترین این آرمان‌ها یکی مساله ایجاد جامعه اسلامی و تمدن اسلامی و به قولی دیگر احیا تفکر اسلام سیاسی است و جوان انقلابی و جنبش‌های دانشجویی در رأس آن می‌بایست با حرکت جهادی در مسیر و خدمت آرمان‌های انقلاب گام بردارد.

منش و رفتار

جوان در دوره جوانی که دوره توانایی است در سه زمینه علمی، تهذیب نفس و ورزش می‌بایست سرمایه‌گذاری کند. شناخت پیشرفت‌های علمی و شکرگزاری برای نزدیک شدن به معرفت الهی است و منجر به تحولات زیادی در زندگی انسان می‌شود و هر ملتی از دانش‌های جدید و فناوری‌های آن عقب بماند، دچار عقب ماندگی و استعمار خواهد شد. کشور می‌بایست از لحاظ علمی پیشرفت کند و تنها راه متوقف شدن تهدید دشمنان، پیشرفت علمی است چون علم قدرت و اقتدار می‌آورد و باعث کاهش آسیب پذیری کشور می‌شود و امروزه علت سلطه غرب نیز همین است. دانایی توانایی می‌آورد و باعث افزایش ثروت، نفوذ و قدرت می‌شود. البته ج. ا. ایران پیشرفت‌های خوبی را شاهد بوده است و سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده است اما این هنوز اول راه است و باید زنجیره علم و فناوری را از ایده و فکر و سپس علم و فناوری و تولید و بازار را به ترتیب تکمیل کنیم و همه این مراحل می‌بایست مورد توجه قرار گیرد.

زمینه بعدی ورزش است. جوان باید سلامت جسمی، معنوی و فکری را با هم داشته باشد. سلامت جسمی با ورزش و تغذیه مناسب، سلامت معنوی و قلبی با توجه به خدا، نماز، دعا، توسل و یاد شهدا و سلامت فکری را با کتابخوانی تأمین کند.

ورزش یک ضرورت است و جامعه ورزشکار، جامعه‌ای با نشاط، پر تلاش، زنده و کارآمد است و الگوها از ورزشکاران انتخاب شوند و به ویژه ورزش عمومی و همگانی یک فریضه عمومی است و برای حفظ نشاط و به عنوان توشه‌ای برای اواخر عمر لازم است.

ورزش همچنین می‌تواند یک رسانه باشد؛ رسانه‌ای در اختیار معرفی فرهنگ و شخصیت ملی و اسلامی و اهمیت معنویت، آن هم در جهانی که در اثر تبلیغات بین المللی و جهانی به دنبال معنویت زدایی، دین زدایی، عفت و عصمت زدایی است.

و در اینجا از اهمیت رسانه نباید غافل شد که این ابزار در نهضت تولید علم، فکر و نظریه و اندیشه نقش مهمی ایفا می‌کند و هم اکنون مهم‌ترین ابزار جنگ بین قدرت‌ها در دنیا است و از همین طریق با الگوسازی و فرهنگ سازی باعث می‌شوند ارتباط نسل جوان و جدید با گذشته و هویت خود قطع شود و از او یک موجودی تحقیر شده بسازند که هرچه بخواهند به او دیکته کنند. دشمنان در انواع جنگ‌های اقتصادی، تبلیغاتی، نفوذ، فرهنگی و امنیتی تلاش دارند مردم را بدبین نمایند و آینده را تاریک نشان دهند و اعتماد به نفس را از مردم بگیرند و از این رو باید هوشیار بود.

زندگی اجتماعی

اسلام دین جامعه و مسئولیت همگانی است و جامعه‌ای می‌تواند تصویر آرمانی یک ملت زنده، بیدار و باهوش قرار گیرد که در آن معنویت، عدالت، عزت، قدرت، ثروت و رفاه باشد و عدالت اجتماعی در آن برقرار باشد. در اسلام انسان محور است البته با مفهومی متفاوت نسبت به تعاریف فلسفه‌های مادی غرب. مسأله عدالت، امنیت، رفاه و عبادت برای سعادت مندی انسان‌ها است. در اسلام نجات انسان توسط خودش بسیار مهم است و هر کس باید خود را نجات دهد که و البته نجات به آن است که به وظایف شخصی عمل شود که آنگاه وظایف اجتماعی هم جزو آن است؛ وظایفی چون استقرار عدالت، ایجاد حکومت حق، مبارزه با ظلم، مبارزه با فساد و همه این‌ها جزو مقدمات نجات هستند و همه از مقدمات نهایی سعادتمندی و رستگاری انسان است. انسان موجودی مکلف، مختار و مواجه با هدایت الهی است که می‌تواند هدایت را انتخاب کند و نسبت به خود و جامعه تعهد داشته باشد.

جامعه اسلامی جامعه‌ای آزاد و عادل است که مردم در آن و اداره آن و آینده و پیشرفت خود نقش داشته و موثرند و دارای پیشرفت‌های همه جانبه و مداوم در عرصه‌های علمی، اقتصادی و سیاسی هستند. از نیازهای اساسی این جامعه محبت افراد به یکدیگر، همزیستی و تعاون است و همین‌ها باعث به وجود آمدن امنیت اجتماعی که شرط اصلی مدنیت است می‌شود و برای تقویت نظام اسلامی دو اصل رفع گرسنگی مردم و رفع ناامنی بسیار مهم است.

پیمان‌های اجتماعی در این جامعه بسیار مهم است و از عمده حقوق شهروندی به حساب می‌آیند و همه شهروندان اعم از اقلیت‌های دینی و مذهبی به شرطی که معارضه و مبارزه نداشته باشند؛ دارای تساوی حقوق هستند و از حقوق شهروندی و امنیت برخوردارند. استقرار عدالت، نفی تبعیض، نفی فاصله‌ای طبقاتی از آرزوها و آرمان‌های جامعه اسلامی محسوب می‌شوند و عدالت مد نظر در کنار عقلانیت و معنویت قرار می‌گیرد و همین جلوی تندروی‌ها را می‌گیرد. از طرفی عدالت مسئله‌ای همه جانبه است و علاوه بر اقتصاد در سایر امور نظیر عدالت در برخورد با خود، نزدیکان، خانواده و … را هم شامل می‌شود. از همین روست کم نگاه اسلام به جنسیت مسئله درجه دو است و نگاه اول و درجه یک نگاه به انسانیت است و از مهمترین مسائل جوانان در زندگی اجتماعی ازدواج است؛ که ضمن کنترل غریزه جنسی، رکن مهم جامعه اسلامی یعنی تشکیل خانواده اتفاق می‌افتد که در صورت سلامت، بر پیشرفت کار جامعه به صورتی که خواست اسلام است، بسیار مؤثر است.

آ ینده روشن

پیروزی انقلاب اسلامی و بنای نظام اسلامی، اولین مرحله و آغاز کار تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی است و همین مرحله ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل می‌کند و هم اینک ایران اسلامی شاهد پیشرفت و سازندگی و بنای تمدن نوین اسلامی است و پایه اصلی این تمدن نه بر صنعت و فناوری و علم، که بر فرهنگ، بینش، معرفت و کمال فکری انسانی است و همین مطلب همه چیز را برای یک ملت فراهم کرده و علم را با خود به دنبال دارد.

تمدن اسلامی هم اینک در حال طی مسیر از انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی و تمدن بین المللی اسلامی است و ما هم اینک در مرحله دولت و کشور اسلامی قرار داریم و باید در راستای ایجاد دولت اسلامی تلاش کنیم؛ گرچه دولت حاکم امروز در مجموع سهم خوبی از حقایق و ارزش‌های اسلامی را داراست اما کافی نیست و بایستی بیشتر سمت اسلامی شدن، مسلمان شدن و مؤمنانه و مسلمانانه کردن زندگی رفت. روح زندگی علوی یعنی عدالت، تقوا، پارسایی، پاکدامنی، بی‌پروایی در راه خدا، میل و شوق به مجاهدت در راه خدا، می‌بایست در درون مسلمانان زنده شود و با این تحول درونی کارآمدی جمهوری اسلامی مضاعف شده و در نگاه جهانی، کارایی و توفیقات بیشتر به چشم خواهد آمد.

راه برفراشتن پرچم تمدن نوین اسلامی، تربیت نسل شجاع، باسواد، متدین، دارای ابتکار، پیشگام، خودباور، غیور، با ایمان و با انگیزه حرکت کافی، با توان جسمی و فکری حرکت، با هدف، عاقبت بین، فداکار در راه هدف و حرکت، دارای انضباط، عقل، تدین و در یک کلمه انقلابی است و سرمایه حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی همین است. البته الگو شدن زمان بر است اما مقدمه‌اش حرکت ملت ایران است و در واقع پایه اساس این حرکت نیز بیداری اسلامی و پایبندی و تقید به اسلام و حاکمیت آن و حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است و به همین دلیل است که دشمنان، مسلمانان و تروریسم را دشمن خود نمی‌دانند؛ بلکه دشمن را اسلام گرایی یعنی پایبندی به مسائل گفته شده می‌دانند.

بیداری هم اینک وارد امت اسلامی شده است و عمل، اقدام مسلمانان را برانگیخته است و همین امر تغییر رژیم‌های فاسد را به همراه داشته است و هم اینک اسلام اقدام و عمل، اسلام توده مردم، اسلام توکل به خدا و حسن ظن به وعده الهی در دل دشمنانش هراس انداخته است و از این رو در حال مقابله با بیداری اسلامی هستند؛ غافل از آنکه بیداری اسلامی سرکوب شدنی نیست. هم اینک مسأله فلسطین در رأس حرکت بیداری اسلامی به مسأله اصلی جهان اسلام تبدیل شده است و راه حل آن آزادی فلسطین، آن هم فلسطین از ” نهر تا بحر” است.

البته امروزه درد ملت‌ها دردهای گوناگون است؛ از فقر و جهالت و انحطاط فرهنگی گرفته تا دچار ظلم و ستم بودن و فساد اخلاقی و همه اینها ناشی از سلطه‌گری آمریکا و حمایت از رژیم‌های فاسد حاکم است که می‌بایست به صورت خستگی ناپذیر به چالش کشیده شود و مقدمات حکومت عدل مهدوی (عج) برای از بین رفتن نهایی آنها فراهم آید.

اعتقاد امام زمان (عج) اعتقادی فراگیر و جزئی از جهان بینی ادیان است. این مطلب که مسأله نهایت سیر کاروان بشر در این دنیا، مسأله آن دنیا و آخرت است که منزلگاهی مطلوب، دلگشا و دلنشین است و خصوصیت عمده این مقصد هم عدالت است و همه بشریت متدین، منتظر مصلح بوده و همه مسلمین منتظر مهدی موعود هستند و شروع حرکت بشریت به یک معنا از زمان ظهور اتفاق می‌افتد.

جوان و انقلاب

ایران مقتدر امروز، همچون آغاز انقلاب، با چالش‌های مستکبران اما با تفاوتی معنادار روبروست. چالش کنونی، چالش حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا در منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزب الله و مقاومت در سراسر منطقه است. این بخشی از راه افتخار آمیزی است که توسط انقلاب طی شده است. جمهوری اسلامی هم اینک توانسته است مسیری افتخارآمیز را علی رغم دشمنی‌های در درجه اول آمریکا و صهیونیسم، طی کند و دهها برابر قوی‌تر از روز اول پیش برود. اما کماکان باید آمادگی در برابر دشمن حفظ شود و این لزوم شناخت صحیحی از دشمن را می‌طلبد و تلاش برای فهم روش‌ها و شیوه‌های دشمنی آنان. علت دشمنی آن‌ها آن است که انقلاب اسلامی ادامه حرکت انبیا است و دشمن انبیا نیز با شخص آنها دشمن نبوده اند؛ بلکه با حرکت آنها و جهت آنها دشمنی داشته‌اند و هم اینک نیز دشمنی‌ها با خط انقلاب اسلامی است و هر کس به این خط نزدیک‌تر باشد، بیشتر مورد خصومت و عداوت آنها قرارمی گیرد و از آنهایی که هم اینک طعم ضربات وارد شده توسط اسلام را چشیده‌اند بیشتر نسبت به آن عداوت می‌ورزند. هم اینک دو دشمن در برابر راه انقلاب قرار دارند، دشمن درونی و دشمن بیرون؛ دشمن درونی که خطرناک‌تر از دشمن بیرونی است خصلت‌هایی هستند که ممکن است ما در خودمان داشته باشیم؛ نظیر تنبلی، نشاط کار نداشتن، ناامیدی، خودخواهی‌های افراطی، بدبین بودن به دیگران، بدبین بودن به آینده و نداشتن اعتماد به خود، که همه این‌ها نوعی بیماری است و همیشه دشمنان بیرونی تلاش داشته‌اند این خصلت‌ها را در درون جامعه ایرانی ترویج کنند تا مردم ایران چشم به دست بیگانه بار بیایند و آن چیزی است که از صدر مشروطه تاکنون روشنفکران غرب زده بدان دامن می‌زنند و در صورت رفع این خصلت‌هاست که دشمن بیرونی نمی‌تواند صدمه‌ای به ما وارد کند.

و اما دشمن بیرونی این هدف نظام سلطه بین المللی یا همان استکبار جهانی است که امروزه مظهر آن شبکه صهیونیسم جهانی و ایالات متحده آمریکاست. نقش دشمن بیرونی آن است که با توسل به نقاط ضعف و خلاء در درون صفوف داخل نظام، ضمن تشدید آنها، از آن سو استفاده می‌کند و نظام اسلامی اگر از درون توانسته باشد ضعف‌ها را برطرف کند، مجالی برای سو استفاده دشمن خارجی نیست و در صورت حمله او نیز وظیفه فوری و ضروری مقابله با اوست.

علت دشمنی عمیق و آشتی ناپذیر استکبار با جمهوری اسلامی داشتن یک “نفی” و یک “اثبات” است، جمهوری اسلامی نافی استثمار، سلطه پذیری، تحقیر ملت به وسیله قدرت‌های سیاسی دنیا، وابستگی سیاسی، نفوذ و دخالت‌های قدرت‌های مسلط دنیا در کشور، سکولاریسم اخلاقی، اباحیگری است و ثبات کننده هویت ملی، هویت ایرانی، ارزش‌های اسلامی، دفاع از مظلومان جهان، تلاش برای دستیابی به قله‌های دانش است و این نفی و اثبات‌ها دلیل دشمنی آمریکا و شبکه صهیونیستی دنیاست.

انقلاب موجودی و حقیقی زنده است که دارای تولد، رشد و قوام بودن و عمری طولانی دارد و به دلیل توان رشد و تکامل دائماً دشمنان را به خشم می‌آورد و این انقلاب دارای خصوصیت ارزش‌های دینی، اخلاق معنوی و باقی ماندن بر پایه اراده مردم و خواست آنها در تشکیل و اداره حکومت و در واقع مردمی بودن است و هدف آن رسیدن به حیات طیبه بوده، حیات طیبه‌ای که بر مبنای عمل و تلاش برای سلطه ناپذیری به دست می‌آید از این رو شعار انقلاب کلمه استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود.

منبع : خبرگزاری مهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


نوشته های مشابه