فرهنگی که باید برای سفر ساخته شود و اطلاعاتی که نیست
خبرگزاری مهر _ گروه جامعه؛ همین چند روز پیش بود که سیل گردشگران به جادههای شمالی کشور سرازیر شد و مسافرانی که باید از تهران تا شمال کشور را در ۴ تا ۵ ساعت طی میکردند؛ گاهی تا ۱۴ ساعت در ترافیک ماندند. چون در تعطیلات آخر شهریور ماه هم آنها که ویلا در شمال کشور داشتند از فرصت تعطیلی برای سفر میخواستند استفاده کنند و هم والدین دانش آموزان که زمان دیگری برای یک سفر چند روزه نداشتند. در نهایت نیز سفرشان به خستگی ناشی از ترافیک و کمبود برخی از خدمات در مقصد انجامید.
در روزهای پیش رو تعطیلی ولادت پیامبر اکرم (ص) را نیز در پیش داریم که تعطیلی ۵ شنبه و جمعه را به روز شنبه وصل میکند و یک فرصت سه روزه دیگر برای سفر ایجاد میکند. احتمال میرود در این روزها هم عدهای به سفر بروند و باز هم در ترافیک بمانند.
پیش از این هم در تعطیلات بهمن ماه به دلیل معتدل بودن آب و هوای مناطق جنوبی کشور، گردشگران انبوهی به جزایر ایرانی رفتند و تصاویر ناخوشایندی از چادر خوابی در سواحل جنوبی و جزایری مانند هرمز منتشر شد همچنین زیرساخت این مناطق به حدی نبود که جوابگوی گردشگران زیاد باشد و نارضایتیهایی در پی داشت.
این اتفاق تقریباً همیشگی است و در تعطیلات چند روزه، سفر حجم انبوهی از گردشگران به مقاصد تکراری رخ میدهد. ولی دلیل آن چیست. چرا سفر در کشور نه توزیع شد و نه همه زمانی؟
خیلیها وضعیت سفرهای انبوه که در تعطیلات چند روز پیش بهوجود آمد را ناشی از عدم فرهنگسازی برای گردشگران برشمردند و مردم را مقصر وضع موجود دانستند و برخی دیگر هم گفتند که باید مسئولان شرایطی مهیا میکردند تا مردم بتوانند هر زمان میخواهند به سفر بروند و تصور نکنند که تنها در پایان ماه شهریور است که این فرصت برای آنها ایجاد شده است.
شاید اگر مردم شرایط بهتری برای سفرهای داخلی داشتند این فرصت را به زمان دیگری موکول میکردند. منتها در این زمینه باید فرهنگسازی صورت گیرد. فرهنگسازی برای سفر نه تنها در حوزه احترام به جوامع محلی و در نظر گرفتن محیط زیست مقصد به شمار میرود بلکه ابعاد بسیار گستردهای دارد.
گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین صنایع جهانی، نقش زیادی در تبادل فرهنگ دارد. از همین رو با افزایش تعداد گردشگران و تنوع مقاصد گردشگری، نیاز به فرهنگسازی و آگاهی بخشی در این حوزه بیش از پیش احساس میشود. فرهنگسازی نه تنها به حفظ و احترام به فرهنگهای محلی کمک میکند بلکه تجربهای غنی و معنادار برای گردشگران ایجاد میکند.
اما این فرهنگسازی چگونه باید انجام شود و متولی آن کجاست و مردم به چه اطلاعاتی نیاز دارند؟
مردم باید بدانند کدام مقاصد میتواند جایگزین سفر آنها به شهرهای شمالی شود.
نقش بلاگرها و شبکههای اجتماعی در تبلیغ سفر
یکی از جاهایی که مردم برای گرفتن اطلاعات مراجعه میکنند؛ شبکههای اجتماعی است اما شبکههای فعلی تنها تصاویری از جاذبهها را به مردم نشان میدهند و مهمتر اینکه آنها تلاش میکنند تا سفرهای مجردی یا دوستانه را تبلیغ کنند و برای سفرهای خانوادگی برنامهای ندارند.
همچنین خیلی از بلاگرهای سفر وقتی مقصدی را معرفی میکنند بی توجه به آسیبهای احتمالی، نه احترام به جامعه محلی را گوشزد میکنند و نه احترام به محیط زیست را. به همین دلیل اگر هم مقصد جدیدی به مقاصد اضافه کنند به دلیل نبود زیرساخت در آن منطقه، بیشتر منجر به تخریب خواهند شد نه رونق.
صدا و سیما نیز در لابه لای هزاران برنامه بی کیفیت و تکراری، تعدادی اندک برنامه برای سفرهای خانوادگی تولید میکرد که چون در ساعات مناسبی پخش نمیشد، بدون مخاطب ماند.
روزنامهها و خبرگزاریها و رسانههای جمعی میتوانند در آگاهی بخشی کمک کنند اما به واقع چند درصد از اخبار و گزارشهای منتشر شده در آنها به موضوع فرهنگسازی در سفر اختصاص پیدا میکند؟ تقریباً هیچ!
پس مردم به کدام مرجع مراجعه کرده و اطلاعات مفصلی درباره یک مقصد جدید به دست بیاورند؟
چاپ کتاب برای وزیر نه سفر!
یکی از دستگاههایی که باید متولی فرهنگ سازی در این زمینه باشد وزارت میراث فرهنگی است که باید خوراک و محتوا به تولیدکنندگان محتوا و پخش کنندگان آن بدهد اما این رسالت را انجام نداده است. سایت ویزیت ایران سالهاست که در دست این وزارتخانه است و قرار بود یک پایگاه جامع برای سفرها باشد اما اکنون نیم نگاهی به آن مشخص میکند هنوز این اقدام ابتر مانده است.
این وزارتخانه حتی در خبرگزاری تحت نظارتش و سایتهایی که در اختیار دارد نیز نتوانسته این آگاهی بخشی را انجام دهد. تصاویر و فیلمهایی که توسط این وزارتخانه از جاذبههای گردشگری منتشر میشود باید با لوگوی این وزارت تکثیر شود این خساست در عرضه مطلب و تصویر، نشان از این دارد که متولیان وزارت میراث فرهنگی نیز اعتقادی به در اختیار قراردادن خوراک تولید محتوا به دیگران ندارند.
در وزارت میراث فرهنگی زمانی که مسئولیت آن به عهده عزت الله ضرغامی بود؛ کتابهایی چاپ شد که تنها توییت و پستهای اینستاگرامی آقای وزیر محتوای آن بود نه اقدام جدیدی که نشان دهد این وزارتخانه در تلاش بوده قدمی در جهت فرهنگ سازی بردارد. این وزارتخانه نه در سالهای قبل و نه حتی در سه ساله وزارت ضرغامی هم کتابی از مسیرهای گردشگری یا چگونگی سفرهای خانوادگی منتشر نکرده است این درحالی است که یکی از متولیان فرهنگسازی در سفر همین وزارت است.
چه کسی میداند در کدام جاده چه امکاناتی وجود دارد؟
وزارت راه و شهرسازی متولی حمل و نقل بین شهری است اما نقش این وزارتخانه در ارائه اطلاعات این حوزه به مردم چه بوده است؟ حمل و نقل بین شهری یکی از مهمترین معضلات مردم در سفرهاست. هم اکنون سفرهای ریلی سهمیه بندی شده و برای هر ماه یک بازه زمانی کوتاه در اختیار مردم قرار میگیرد تا بلیت سفر تهیه کنند این اقدام چند ساعت بعد از اعلام، موجب میشود تا حتی آژانسها بلیت خریداری کرده و آن را در احتکار خودشان قرار داده و سر فرصت به قیمت گزاف به مسافران بفروشند.
تعداد اتوبوسهای بین شهری آنقدر کم است و تهیه بلیت آن سخت شده که مردم ترجیح میدهند سفر با اتوبوس را جزو آخرین گزینههای خود انتخاب کنند.
قیمت بلیت هواپیما نیز اگر بلیتی پیدا شود، به جیب خیلی از مردمی که میخواهند به سفر بروند نمیرسد. از طرفی خیلی از افرادی که میتوانند با خودروی شخصی سفر کنند نمیدانند از کدام جادهها میتوانند سفر راحت تری داشته باشند و چه امکاناتی برای آنها در میانه راه دیده شده است. این اطلاعات را چه کسانی باید در اختیار مردم قرار دهند؟
مدعیان حفاظت از محیط زیست یا مخربان آن؟
سازمان محیط زیست میبایست نقش عمدهای در ترویج استفاده از منابع طبیعی و حفظ محیط زیست داشته باشد. باید آنقدر حضور این سازمان و پیامهای آن حداکثری باشد که بتواند در مواقعی که سفرهای انبوه به یک نقطه از مقصد گردشگری اتفاق میافتد آن را مدیریت کرده و اجازه ندهد رفتاری رخ دهد که منجر به آسیب زدن به طبیعت شود.
این فرهنگسازی نه تنها در قالب تولید برنامه در طول سال باید باشد بلکه حضور نیروهای گشت این سازمان و جذب داوطلبان حفاظت از محیط زیست نیز میبایست در تعطیلات به وضوح دیده شود. این سازمان باید بتواند راههای مدیریت زباله در سفر، استفاده کمتر از پلاستیک، نحوه مواجه و اقامت در پارکها و جنگلها، پاکسازی سواحل و حضور مردم در مناطق بکر طبیعی را به مردم آموزش دهد.
بسیاری از افرادی که مدعی دفاع از حقوق حیوانات و غذادادن به آنها هستند هنوز نمیدانند چه آسیبی به جامعه میزنند در این میان سازمان محیط زیست نقش پررنگی دارد.
فرهنگسازی زمان بر است و حتماً به تعطیلات پیش رو نمیرسد و جواب نمیدهد ولی باید به صورت مداوم روی این موضوع کار کرد. مردم به آگاهی نیاز دارند نمیتوان آگاهی نداد وتوقع داشت.